اجبار به زیبایی دندان ها

توضیحات:

  • به نام خدا

     

    دکتر شهاب دانشور
    دندان‌پزشک و انسان‌شناس پزشکی

    استاد من در دانشگاه آمستردام، یک انسان‌شناس معروف در حوزه جراحی‌های زیبایی بود. او که اصالتا آمریکایی و بیگانه با زبان پرتغالی بود، برای سال‌ها به برزیل رفته و در آنجا زبان پرتغالی را به خوبی آموخته بود تا بتواند در میان مردم برزیل زندگی کند و به قول ما انسان‌شناسان به لایه درونی (emic) فرهنگ آنها برود. لایه درونی فرهنگ لایه‌هایی از فرهنگ است که برای بیگانگان ملموس نیست. مثلا تهرانی‌ها به جوک‌های قومیتی در رابطه با آذری‌ها، گیلانی‌ها و لرها می‌خندند (فارغ از اینکه این کار پسندیده است یا خیر) اما یک آمریکایی نمی‌تواند کنایه پنهان شده در این جوک‌ها را درک کند و همراه با تهرانی‌ها بخندد. اما او می‌تواند آداب معاشرت به سبک ایرانی‌ها را سریعا یاد بگیرد و مثلا برای آشنایی به صورت خانم‌های غریبه بوسه نزند! این آمریکایی در حقیقت لایه‌های بیرونی فرهنگ (etic) را با چند روز زندگی در ایران دریافته است اما برای آشنایی با لایه‌های عمیق‌تر نیاز به آموختن زبان، مشارکت فعالانه در امور زندگی روزمره و داخل شدن به گروه‌ها همدوس و همتا دارد.

    این استاد ما هم به قول قدیمی‌ها تا ته خط برزیل رفته و بچه کف خیابان‌های ریودوژانیرو شده بود! او در کارهای تحقیقی‌اش (به عنوان انسان‌شناس پزشکی) به این نکته برخورد کرده بود که جراحی زیبایی در برزیل یک مفهوم notion همه‌گیر است و بسیاری از بحث‌های دوستانه و خانوادگی و حتی کاری به نوعی به جراحی زیبایی پیوند خورده است.
    جراحی زیبایی در برزیل برخلاف بسیاری از نقاط دنیا، زیر پوشش بیمه‌های پایه قرار دارد و دولت از آن پشتیبانی می‌کند. این مسأله مدیون دکتر ایو پیتانگیه (مشهور به پاپ جراحی پلاستیک) است که به واسطه نفوذی که در رییس‌جمهور اسبق، ژوسلینو کوبیچک، داشت توانست او را متقاعد کند که «حق‌زیبایی» یا «حق‌زیبا‌شدن» هم یکی از حقوق اساسی بشر است و باید به آن توجه کرد. از آن پس بود که بیمارستان‌های دانشگاهی و دولتی در زمینه جراحی زیبایی فعال شدند و زنان و مردان فرودست هم توانستند از این خوان نعمت برای خود لقمه‌ای بردارند. اما این فقط روی خوش داستان است. روی بد آن این است که بیمارستان‌های دانشگاهی و دولتی در حقیقت سکوی پرتاپی است برای پزشکان تا در آنجا و بر سر بیماران بی‌کس و کار و فقیر تراشیدن بدن انسان را فرابگیرند و بتوانند با رفتن به کلینیک‌های خصوصی مهارت‌هایی را که از صدقه سر درمان رایگان آموخته‌اند به‌کار بگیرند و از آن پول در بیاورند! این روند البته همین نکته منفی را ندارد و زیبا شدن به هر قیمت، به فرهنگ برزیل نیز رسوخ کرده است.
    در حقیقت فرهنگ پزشکی زیبایی در برزیل چنان فراگیر شده که زیبا شدن را به یک اجبار بدل کرده است. در جامعه‌ای که ۱۷ اصطلاح برای تفاوت‌های قیافه و رنگ پوست وجود دارد، فرهنگ زیباسازی عموما به یک سمت رفته و آن زیبا شدن به شکل استریوتایپ‌های اروپایی است. چشم درشت‌تر، پوست روشن‌تر و هیکل خواستنی‌تر! زیبایی در برزیل معادل بسیاری از چیزهاست؛ معادل موقعیت شغلی بهتر، معشوقه یا شوهر جوانتر و پولدارتر، احترام اجتماعی و توجه بیشتر!
    این میزان از فشار اجتماعی باعث شده است که قدرت انتخاب از مردم گرفته شود، زیرا همه (و به خصوص زنان) به نوعی خود را تحت فشار احساس می‌کنند که زیباتر شوند و یا به بیان دیگر به الگوهای بدنی و چهره‌ای موجود (استریوتایپ) نزدیک شوند. زنان و حتی مردان طبقات فرودست در صف‌های طولانی و نوبت‌های جانکاه بیمارستان‌های دولتی منتظر می‌مانند تا مثل موش آزمایشگاهی تحت اختیار پزشکان جوان و ناکارآزموده زیباتر شوند و زنان و مردان فرادست در بهترین کلینیک‌های خصوصی و به سرعت جدیدترین مدهای زیبایی را بر روی بدن خود اعمال می‌کنند و در چرخه‌ای بسته و باطل (vicious circle) به کمک شبکه‌هایِ اجتماعیِ نمایش و خودنمایی این جنبه‌ها را در فرهنگ تعمیق می‌بخشند.

    مفهوم حق زیبایی دکتر پیتانگیه یک بازار بزرگ تولید کرده که در آن بسیاری در صف انتظار زیبا شدن بوده و برای رسیدن آن حاضر به هرکاری هستند. در حقیقت بدن انسان در برزیل بدل به قلمرو سرمایه و قدرت شده است؛ سرمایه‌ای در گردش که ارزش آن به میلیاردها دلار می‌رسد و قدرتی فرهنگی که به نوعی اجبار روانی برای زیباتر شدن تولید می‌کند. اجبار روانی صف‌های انتظار را طویل‌تر می‌کند و بازار را رونق می‌بخشد.

    همه اینها را گفتم که به اساتید «زیبایی‌کار» و «سلبریتی‌کار» جامعه دندانپزشکی، بخشی از کاری را که به صورت ناخودآگاه انجام می‌دهند، نشان دهم. آنها باید بدانند که زیبا شدن لبخند یک امر پزشکی نیست. این گرمای صورت، حقیقی بودن لبخند و محبت نهفته در آن است که لبخند را زیبا می‌کند. اما این دندانپزشکان در حال مسخ کردن لبخند و ساختن یک استریوتایپ از لبخند هستند. دندان‌های سپید و براق و منظم از نظر این دندانپزشکان زیبایی را می‌سازند. شعار آنها این است: «ما لبخند شما را اصلاح می‌کنیم! ما شما را زیبا می‌کنیم! ما زیبایی از دست رفته را احیاء می‌کنیم!» آنها ناخودآگاه (و یا شاید خودآگاه) فرهنگی می‌آفرینند که بازار را رونق می‌دهد و یک اجبار روانی برای افراد می‌سازد که آنها را ترغیب و یا حتی مجبور به مراجعه به این دندانپزشکان می‌کند. پول وارد این بازار می‌شود و تبلیغ بیشتری انجام می‌شود. در نتیجه فرهنگ زیبایی لبخند بدل به فرهنگ غالب می‌شود و بسیاری از زنان (و حتی مردان) را به دنبال خود می‌کشاند.
    جدا از اخلاقی نبودن معامله در بازاری که یک طرف مجبور به خرید است، این آرایشگران دندان باید از طرف اساتید اخلاق پزشکی و نهادها و انجمن‌های تخصصی و صنفی به چالش کشیده شوند. آنها باید بدانند که دقیقا با جامعه خود چه می‌کنند و چگونه ذهن و بدن انسان‌ها را تابع سرمایه و قدرت می‌کنند…

     


  • تهیه و تنظیم توسط دندانسازی نمونه
    تماس : 09131684245
    انتشار مطلب در :