آناتومی دندانهای قدامی

توضیحات:

  • به نام خدا

    آناتومی و مورفولوژی

    آشنایی و شناخت بدن و عملکرد آن، از ضروریات کار دستیار کنار دندانپزشک به عنوان عضوی از اعضای تیم درمان محسوب می­گردد. علم آناتومی که به آن علم تشریح نیز گفته می­شود به مطالعه و بررسی ساختمان بدن و اجزاء آن می­پردازد. علم فیزیولوژی به بررسی چگونگی کارکرد قسمت­های بدن، هر یک جداگانه و نیز در تعامل و همکاری با دیگر قسمت­ها می­پردازد صفحات و برش­های بدن Planes and section, of the body

    ۱- صفحه ساژیتال Sagittal plane:

    صفحه­ای عمودی و فرضی است در راستای محور طولی بدن که بدن را به دو قسمت راست و چپ تقسیم می­نماید. هرگاه این صفحه یا پلن بر خط وسط بدن منطبق باشد یا به عبارتی دیگر، هرگاه از میدلاین عبور نماید به آن صفحه Median Plane می­گویند.

    ۲- صفحه ترانسورس یا عرضی Transverse plane

    ۳- صفحه فرونتال یا کرونال Frontal plan

    زاویه بین صفحات آناتومیک ۹۰ درجه می­باشد.

    جهت­های آناتومیک

    اصطلاحات زیر، دو به دو متضاد هم بوده و برای بیان موقعیت قسمتی از بدن نسبت به قسمت دیگر بکار می­روند.

    ۱- نسبت به صفحه فرونتال:

    قدامی (Anterior)

    خلفی (Posterior)

    ۲- نسبت به میدلاین یا خط وسط بدن:

    مدیال (داخلی­تر) Medial       لترال (خارجی­تر) Lateral

    ۳- نسبت به تنه اصلی یا محل اتصال عضو:

    پروگزیمال (نزدیکتر) Proximal

    دیستال (دورتر) Distal

    ۴- نسبت به صفحه ترانسورس:

    فوقانی Superior       تحتانی Inferior

    به عنوان مثال، بینی قدامی­تر از گوش و گوش خلفی­تر از بینی قرار گرفته جهت­های آناتومیک در دندانپزشکی.

    ۱- نسبت به خط وسط بدن (میدلاین):

    مزیال (Mesial) سطحی از دندان که به میدلاین نزدیکتر است.

    دیستال (Distal) سطحی از دندان که از میدلاین دورتر است.

    ۲- نسبت به صفحه ساژیتال:

    باکال (Buccal): سطحی از دندان که مجاور عضله گونه (لپ) می­باشد.

    در ناحیه قدامی این سطح مجاور لب بوده و به آن لیبیال (Labial) گفته می­شود.

    لینگوال (Lingual): سطحی از دندان که مجاور زبان است.

    در فک بالا بدلیل مجاورت با کام به آن سطح پالانال (Palatal) گفته می­شود.

    ۳- نسبت به صفحه عرضی:

    اکلوزال (occlusal) به سطح جونده دندانهای خلفی گفته می­شود. در دندانهای قدامی بدلیل عدم وجود سطح جونده به آن سطح اینسایزال (Incisal) یا لبه برنده می­گویند.

    جینجیوال کعرضGinjival : به سطحی از دندان که مجاور لثه می­باشد گفته می­شود. همین سطح از دندان که به طوق (گردن) دندان نزدیکتر می­باشد (Cervical) سرویکال نیز نامیده می­شود.

    توجه نمایید که اصطلاحات فوق، نسبی بوده و جهت سنجش بکار می­روند.

    انواع استخوان:

    استخوان­های بدن بر حسب منشاء و نحوه تشکیل به دو دسته اصلی زیر تقسیم می شوند.

    استخوان فشرده یا قشری (کورتیکال) Compact Bone

      استخوان اسفنجی یا متخلخل  Cancellous Bone

    استخوان کورتیکال بیشتر در استخوان­های دراز مثل استخوان­های بازو، ساعد، ران، ساق و… دیده می­شود.

    استخوان اسفنجی بیشتر در استخوانهای پهن مثل استخوانهای صورت، جمجمه، لگن و… دیده می­شود.

    استخوان فک بالا از نوع اسفنجی و استخوان فک پایین از نوع متراکم است پریوست (Periosteum)، یک لایه نازک بافت همبند اختصاصی است که سطح خارجی همه استخوانها را می­پوشاند وظیفه آن محافظت، خونرسانی، تغذیه، ترمیم و تغییر شکل (ریمودینگ Remodeling) استخوان می­باشد.

    استخوان مندیبل (Mandible) استخوانی است که فک پایین را تشکیل می­دهد. مندیبل از دو قسمت اصلی تشکیل شده است:

    ته مندیبل (Body) که محل قرارگیری دندانهای فک پایین روی آن می باشد.

    شاخه صعودی یا راموس (Ramus) که از انتهای تنه مندیبل به سمت بالا و عقب حرکت کرده و در انتهای خود دو شاخه شده و به دو زائده ختم می­شود:

    الف) زائده کرونوئید: زائده مثلثی شکلی در لبه قدامی را موس بوده که محل اتصال عضلات می­باشد.

    ب) کندیل مندیبل: زائده بیضوی و نامنظمی است که در حفره گلنوئید استخوان تمپورال قرار گرفته و مفصل فک پایین یا همان مفصل گیجگاهی فکی (TMJ) را می­سازد. (Tempore Mandibular Joint) استخوان فک بالا، در خط وسط سطح کامی ماگزیلا، پشت دندانهای سانترال، سوراخی به نام اینسایی سیو فورامن (فورامن به معنای سوراخ) وجود دارد که محل خروج اعصاب و عروق تغذیه کننده مخاط کام از دیستال دندان نیش یکطرف تا دیستال دندان نیش طرف دیگر می­باشد. در سطح کامی ماگزیلا، دیستال مولر دوم و تقریباً پای مولر سوم سوراخی به نام سوراخ کامی بزرگ (Greater Palatine Foramen) وجود دارد که محل خروج عروق و اعصاب تغذیه کننده مخاط کام از مزیال پرمولر اول تا دیستال دندان مولر سوم فک بالا می­باشد.

    فک پایین: در سطح داخلی را موس و تقریباً در میانه آن سوراخی به نام سوراخ مندیبولار (Mandibular Foramen) وجود دارد که محل ورود اعصاب و عروق تغذیه کننده دندانهای فک پایین می­باشد. در سطح با کال تنه مندیبل پای دندانهای پرمولر، سوراخی چانه­ای یا فورامن منتال (Mental Foramen) وجود دارد که محل خروج اعصاب و عروق تغذیه کننده مخاط گوشه لب و و ستیبول می­­باشد.

    توبروزیته (Tuberosity): به برجستگی استخوان پشت آخرین دندان فک بالا و رترومولرپد (Retro molar Pad) به برجستگی استخوانی پشت آخرین دندان فک پایین اطلاق می­گردد.

    حفره دهان

    حفره دهان از مخاط پوشیده شده و به ۲ قسمت اصلی تقسیم می­شود:

    ۱- وستیبول (Vestibule): فضای بین سطح باکالا دندانها و سطح داخلی گونه.

    ۲- حفره اصلی دهان: به فضای محصور بین دندانها هنگامی که روی هم قرار می­گیرند، گفته می­شود. سقف این حفره کام، کف آن، کف دهان، قدام آن دندانهای قدامی و خلف آن حلق می­باشد. زبان در فضای این حفره قرار دارد.

    زبان عضوی عضلانی است که سطح آن را مخاط اختصاصی به نام پاپیلا که دارای جوانه‌های چشایی می­باشد، می­پوشاند. به سطح زیرین زبان سطح (ونترال) یا شکمی زبان اطلاق می­گردد. ساب لینگوال به معنای فضا، ناحیه یا سطح زیر زبانی می­باشد.

    در سطح زیر زبانی اجزاء زیر قابل مشاهده و تشخیص است:

    ۱) فرنوم لینگوال: فرنوم یک دسته بافت همبند نازک می­باشد.

    انواع فرنوم­های دهان عبارتند از:

    فک بالا: ۱- فرنوم لیبیال در خط وسط ۲- فرنوم­های باکالا در وستیبول باکال.

    فک پایین: ۱- فرنوم لیبیال در خط وسط ۲- فرنوم­های باکالا در وستیبول باکالا ۳- فرنوم لینگوال در سطح زیر زبانی.

    ۲) مجاری غدد بزاقی زیر زبانی

    ۳) وریدهای زیر زبانی

    غدد بزاقی:

    غدد بزاقی به دو دسته تقسیم می­شوند:

    ۱- غدد بزاقی اصلی که دارای مجرای مشخص بوده ۲- غدد بزاقی فرعی که سلولهای ترشح کننده بزاق، پراکنده بوده و بیشتر در کام نرم وجود دارد.

    غدد بزاقی اصلی: سه جفت (مجموعاً ۶ عدد) به شرح زیر:

    ۱- غده بزاقی پاروتید: بزرگترین غده بزاقی بوده بلافاصله زیر پوست و در ناحیه قدام و زیر گوش روی راموس مندیبل قرار دارد.

    این غده قابل لمس بوده و تورم آن کاملاً مشهود می­باشد.

    مجرای خروجی این غده در ضخامت گونه (لپ) مجاور دندان مولر دوم فک بالا به فضای دهان باز می­شود.

    به مجرای خروجی غده پاروتید، مجرای استنسین می­گویند. (Stense’s duct)

    ۲- غده زیر زبانی (ساب لینگوال): مجاور خط وسط، در سطح زیر زبان در مخاط کف دهان قرار داشته و ترشحات خود را توسط یک مجرای مارپیچ به کف دهان مجاور خط وسط می­ریزد.

    ۳- غده تحت فکی (ساب مندیبولار): در سمت لینگوال تنه مندیبل ناحیه مولر در کف دهان جای داشته و ترشحات خود را بوسیله مجرای وارتون (Wharton’s duct) به کف دهان می­ریزد.

    کام

    به دو قسمت کام سخت و کام نرم تقسیم می­شود:

    کام سخت: دو سوم قدامی کام بوده که در زیر آن استخوان قرار دارد. مخاط پوشاننده آن از نوع مخاط جونده بوده و اجزاء زیر در آن قابل تشخیص است.

      روگا: برجستگی­های عرضی در  قدامی کام سخت که به طرفین کشیده شده و در جوییدن غذا کمک می­نماید.

    اینسای سیوپاپیلا: برجستگی بیضی شکل بافت نرم بلافاصله پشت دندانهای سانترال ماگزیلا که روی اینسای سیو فورامن را می­پوشاند (پاپیلا به برجستگی کوچک بیضی شکل بافت نرم گفته می­شود)

    کام نرم:  خلفی کام بوده که در زیر خود استخوان ندارد و به دو قسمت زیر تقسیم می­شود.

      کام نرم ثابت که حاوی غدد بزاقی فرعی می­باشد.

     کام نرم متحرک که قسمت خلفی کام نرم بوده.

    بصورت یک پرده بافت همبند پایین آمده و به لوزه­ها ختم می­شود. زبان کوچک به صورت زائده­ای در خط وسط آن دیده می­شود. کام نرم متحرک به هنگام غذا خوردن و صحبت کردن به سمت بالا و پایین حرکت می­نماید.

    رفلکس تهوع (Gag)

    رفلکس تهوع در اثر تحریک مناطق زیر ایجاد می­شود.

    کام نرم، زبان کوچک، لوزه­ها، بافتهای اطراف و سطح پشتی زبان

    زوائد آلوئولار

    به استخوان متراکمی که دندان را احاطه کرده و باعث اتصال آن به استخوان فک می­شود، اطلاق می­گردد. این استخوان متراکم دارای ضخامت غربالی جهت عروق تغذیه کننده می­باشد. به قله استخوان آلوئول بین دندانها کرست آلوئولار و به حفره­ای که دندان در آن قرار می­گیرد ساکت (Socket) آلوئولار گفته می­شود.

    این استخوان در رادیوگرافی بصورت یک نوار اپک (سفیدتر) دور تا دور دندان را احاطه نموده و قابل مشاهده می­شود.

    مخاط دهان

    مخاط پوشاننده دهان به ۳ دسته اصلی زیر تقسیم می­شود:

    ۱- مخاط پوششی یا غشاء مخاطی دهان: این مخاط فقط وظیفه پوشانندگی حفره دهان را بر عهده داشته و جنس آن بسیار ظریف است و در قسمت­های زیر دیده می­شود:

    ۱) سطح داخلی گونه ۲) وستیبول ۳) لبها ۴) سطح شکمی زبان ۵) کام نرم

    ۲- مخاط جونده: این مخاط مقاوم­تر بوده و در عمل جویدن غذا کمک می­نماید و در مناطق زیر دیده می­شود:

    ۱) لثه ۲) کام سخت ۳) سطح پشتی زبان

    ۳- مخاط اختصاصی: این مخاط جهت حس چشایی و لمس، تخصصی شده و در روی زبان قرار دارد (پوزهای چشایی و مخاط پوشاننده سطح زبان).

    لثه (Gingira): لثه به بافت نرم احاطه کننده دندان گفته می­شود و به قسمت­های زیر تقسیم می­شود:

    ۱- لثه آزاد ۲- لثه چسبنده ۳) لثه بین دندانی یا اینترانتال

    لثه آزاد:

    خود شامل قسمت­های زیر می­باشد:

    اتصال اپتلیومی: محل اتصال لثه به مینای دندان در طوق دندان است.

    سالکوس (شیار) لثه­ای: فضای بین لثه آزاد و دندان که V شکل بوده و عمق آن در حالت نرمال mm3 یا کمتر می­باشد.

    مارجین لثه: به لبه فوقانی لثه آزاد گفته می­شود که انحنای طوق دندانها را تقلید می­نماید.

    شیار لثه آزاد (Free Gingival Groove) شیار کم عمق کم محل اتصال لثه آزاد به ابتدای لثه چسبنده در سطوح باکال و لیتگوال می­باشد.

    لثه چسبنده: در زیر خود استخوان آلوئول را داشته و روی آنرا می­پوشاند. عرض آن در نواحی مختلف متفاوت بوده و به سمت خلف کمتر می­شود. حد فوقانی آن به لثه آزاد (سالکوس لثه­ای) و حد تحتانی آن به مخاط متحرک وستیبول منتهی می­شود.

    موکوجینجیوال جانکشن Mucogingival Junction یا محل اتصال مخاطی، محلی است که لثه چسبنده ثابت به مخاط پوشاننده متحرک وستیبول وصل می­شود.

    آناتومی دندان

    دندان از نمای ماکروسکوپی به ۳ قسمت زیر تقسیم می­شود:

    ۱) تاج ۲) ریشه ۳) طوق (سرویکس Cervix)

    تاج بر ۲ نوع است:

    تاج آناتومیک: به بخشی از دندان که توسط بافت مینا پوشانده می­شود تاج آناتومیک گفته می­شود و اندازه آن تقریباً در تمام عمر ثابت است.

    تاج کلینیکی: به بخشی از دندان که در دهان قابل مشاهده می­باشد تاج کلینیکی گفته می­شود و میزان آن به محل اتصال لثه به دندان بستگی دارد و طبیعتاً طول تاج کلینیکی در طول عمر متغییر است. کوتاهترین تاج کلینیکی مربوط به زمان رویش دندان می­باشد.

    ریشه: بر ۲ نوع است:

      ریشه آناتومیک: به بخشی از ریشه که توسط سمان پوشانده می­شود، ریشه آناتومیک گفته می­شود.

    vvvvvvvvvvvvریشه کلینیکی: به بخشی از دندان که درون زوائد آلوئولی قرار داشته و قابل مشاهده نیست ریشه کلینیکی گفته می­شود.

    فورکا (Furcation): به محل انشعاب ریشه­ها در دندانهای چند ریشه­ای گفته می­شود به عبارت دیگر می­توان فورکا را محل اتصال ریشه دانست.

    اپکس (Apex): انتهای مخروطی شکل هر ریشه را اپکس می­نامند.

    اپیکال به معنای هر چیزی که در اپکس واقع شده است و پری اپیکال به معنای اطراف اپکس است.

    فورامن اپیکال: سوراخ انتهای ریشه است که محل ورود و خروج عروق و اعصاب تغذیه کننده دندان می­باشد.

    طوق (Cervix): طوق یا گردن دندان محل اتصال تاج و ریشه به یکدیگر می­باشد. دندان در طوق باریک می­شود.

    CEJ: محل اتصال سمان ریشه به مینای تاج را Junction Enamel Cemento می­نامند که همان طوق دندان است و خطی را به نام خط سرویکال بوجود می­آورد.

    بافتهای دندان:

    ۱- مینا ۲- عاج ۳- پالپ ۴- سمان

    مینا (Enamel انامل)

    سخت­ترین بافت بدن بوده و تاج آناتومیک را می­پوشاند. رنگ آن نیمه شفاف بوده، خاکستری دیده می­شود. ترکیبات آن ۹۸%-۹۵% مواد معدنی بصورت بلورهای هیدروکسی آپاتایت می­باشد و ترکیبات پروتئینی و آب آن کمتر از ۵% است. به همین دلیل این ماده سخت­ترین ماده بدن است.

    مینا از نظر ترکیبات معدنی و سختی به استخوان شبیه است اما برخلاف این سختی، بسیار ترد و شکننده است.

    مینای بالغ برخلاف استخوان فاقد سلول بوده، لذا قدرت ترمیم ندارد. اما در محیط دهان قابلیت تبادل مواد معدنی داشته و یونهای خود را با بزاق تعویض می­نماید که به این پدیده رمینرالیزه شدن می­گویند. بلورهای تشکیل دهنده مینا یا همان مولکولهای هیدروکسی آپاتالیت بصورت میله­هایی به نام میله­­ها یا منشورهای مینایی آرایش داشته و از عاج تا سطح دندان کشیده می­شود. میله­های مینایی بر سطح دندان عمودند.

    عاج

    (دنتین Dentin) ماده­ای غیرشفاف است که نور از آن عبور نمی­کند و به رنگ زرد دیده می­شود. به دلیل فعالیت عاج سازی در طول عمر، با افزایش سن عاج پررنگ­تر دیده می­شود.

    سختی نسوج سخت بدن به این ترتیب می­باشد: ۱- مینا ۲- عاج ۳- استخوان ۴- سمان.

    عاج بدلیل امتداد توبولها یا همان زوائد سلولی سلول­های عاج ساز بافتی متخلخل می­باشد.

    عاج بافتی بسیار حساس است و حساسیت آن بدلیل:

    رشته­های عصبی بین سلولهای عاج ساز

    تئوری هیدرودینامیک (جابجایی مایع سلولی) می­باشد.

    بدلیل وجود سلولهای عاج­ساز در طول عمر، عاج ماده­ای قابل ترمیم به حساب می­آید.

    (Dentino Enamel Junction)DEJ محل اتصال مینا و عاج بوده و به صورت زوائد کنگره­ای در زیر میکروسکوپ دیده می­شود.

    پالپ: اتاقک پالپ (پالپ چمبر Pulp chamber) به فضای محصور داخل ساختمان دندان که بافت پالپ در آن قرار می­گیرد گفته می­شود و کف چمبر همان فورکا از داخل بوده که شکل طاقدیسی دارد. بدلیل فعالیت عاج­سازی به طرف مرکز دندان با افزایش سن اتاقک پالپ کوچکتر می­شود.

    شاخک پالپ (Pulp horn): به امتداد اتاقک پالپ زیر کامپهای دندان گفته می­شود.

    پالپ تاجی: در قسمت تاج دندان قرار گرفته.

    پالپ ریشه­ای: در مجرای داخل ریشه­هاست.

    ناحیه ادنتوبلاست: محل استقرار سلول­های عاج­ساز بلافاصله در زیر عاج می­باشد. این لایه بیرونی­ترین لایه سلولهای پالپ محسوب می­شود.

    وظایف پالپ:

    ۱) سازندگی: ساخت عاج اولیه و ثانویه توسط سلولهای عاج ساز

    ۲) تغذیه­ای

    ۳) حسی: بدلیل وجود رشته­های عصبی هر گونه تحریک پالپ، به صورت درد تفسیر می­شود.

    ۴) حفاظتی و ترمیمی: در صورت آسیب و از بین رفتن سلولهای عاج­ساز، سلولهای تمایز نیافته بافت پالپ، به سلولهای عاج­ساز تبدیل شده و عاج ترمیمی یا ثالثیه را می­سازد.

    سمان: (Cementum) بافت همبندی شبیه استخوان است که سطح ریشه آناتومیک را می­پوشاند و ریشه دندان را به PDL وصل می­کند. رسوب مکرر سمان در این ناحیه موجب جبران سایش سطح جونده دندانها شده و دندان را همواره در تماس دندان مقابل نگه می­دارد.

    پریودنشیوم Periodontium

    پریودنشیوم به بافتهای احاطه کننده دندان گفته می­شود و شامل قسمت­های زیر می­باشد:

    لثه: لثه خود به سه قسمت تقسیم می­شود: ۱) لثه مارجینال ۲) لثه چسبنده ۳) لثه اینترنتال یا بین دندانی.

    ضمائم اتصالی شامل: ۱- سمان ۲- استخوان آلوئول ۳- لیگامان پریودنتال (PDL)

    وظایف پریودنشیم عبارتند از: حمایت، محافظت و تغذیه دندانها.

    پریودنتال لیگامان (PDL)

    لیگامان دور دندانی (PDL) بافت همبند متراکمی است که مملو از رشته­های کلاژن بوده و موجب اتصال سمان ریشه به استخوان آلوئول حفره دندانی می­شود. ضخامت آب بطور متوسط ۲/۰ میلیمتر است.

    هرگاه قسمتی از PDL بنا به عللی مثل ضربه، عفونت، التهاب و از بین رفته باشد، سمان ریشه مستقیماً به استخوان آلوئول متصل می­گردد که اصطلاحاً انکیلوز (فک جوش) گفته می­شود.

    انواع دندان:

    دندانها بر حسب شکل و وظیفه­ای که به عهده دارند به ۴ گروه تقسیم می­شوند:

    دندانهای اینساپزور (برنده) شامل سانترال و لترال (پیش میانی و پیش کناری) بوده، جهت بریدن غذا بدون اعمال نیروی سنگین طراحی شده دارای یک لبه نسبتاً تیز و تک ریشه­ای می­باشند.

    دندان نیش (کانین): که به آن دندان کاسپید هم می­گویند. در گوشه قوس دندانی قرار داشته و دارای یک تاج ضخیم و نوک تیز بوده که توانایی بریدن و پاره کردن غذا با اعمال نیروی سنگین را دارد.

    ریشه آن یک ریشه کشیده و بلند بوده و اغلب بلندترین ریشه قوس فکی است به همین دلیل این دندان معمولاً آخرین دندانی است که بیمار از دست می­دهد.

    1. پرمولرها (Permolar) همان دندان­های آسیای کوچک می­باشند که به دلیل دارا بودن دو کاسب به آنها بای کاسپید نیز می­گویند. جهت جویدن و پاره کردن غذا بکار رفته و دو کاسپ آنها یک سطح جونده ایجاد می­کند.

    توجه: در سیستم دندان شیری دندان پرمولر وجود ندارد.

    1. دندانهای مولر: همان دندانهای آسیای بزرگ بوده، جهت جویدن و آسیاب کردن غذا با اعمال نیروهای سنگین بکار می­رود. کاسپ مولرها نسبت به پرمولرها کوتاهتر و کندتر است تا سطح جونده بهتری ایجاد شود. موادهای فک پایین دو ریشه­ای (یک ریشه در مزیال و یک ریشه در دیستال) و مولرهای بالا سه ریشه­ای (۲ ریشه در باکال و ۱ ریشه در پالاتال) می­باشند.

    سیستم دندانی: به مجموعه دندانهای موجود در دهان گفته می­شود.

    قوس دندانی (Dental Arch): به مجموعه دندانهای موجود در یک فک گفته می­شود.

    کوادرانت یا ربع فکی: اگر هر قوس دندانی را از خط وسط به ۲ قسمت مساوی تقسیم کنیم ماحصل ۴ ربع فکی خواهد بود.

    سکتانت یا  فکی: هنگامی است که قوس دندانی را به ۳ قسمت بدین شرح تقسیم نمائیم:

    از دندان نیش تا نیش به نام سکستانت قدامی و از دندان ۸-۴ بنام سکستانت خلفی.

    نماهای آناتومیک دندان عبارتند از: ۱) کانتورها ۲) کانتکت­ها ۳) امبراژورها

    کانتورها (Contours): به برجستگی­های سطح دندان اطلاق می­شود و شامل موارد زیر است:

     کاسپ: برجستگی هرمی شکل که از برخورد ۴ مثلث متساوی الساقین ایجاد می­شود و برجستگی برنده سطح دندانهای جونده را تشکیل می­دهد.

     کاسپ کارابلی (Carabelli) برجستگی یا کاسپ کوچکی در سطح زیر پالاتال مولر اول و دوم فک بالا.

    توبرکل: (Tubercle)برجستگی کوچک مینایی که گاهی در سطح پالاتال دندانهای قدامی دیده می­شود.

    توجه: کاسپ یک ساختمان آناتومیک است شامل بافتهای مینا عاج و پالپ. اما توبرکل یک زائده مینایی است.

    سینگلوم (Cingulum): برجستگی بزرگ و مشخص مینایی که در سطح لینگوال دندانهای قدامی فک بالا و پایین که سطح مزیال را به دیستال متصل می­نماید.

    ماملون (Mamelon): به زوائد مینایی در لبه اینسایزال دندانهای قدامی تازه رویش یافته اطلاق می­شود.

    حداکثر تحدب (Hight of contour): به حداکثر برجستگی تاج دندان اطلاق می­شود.

    نقاط تماس: (Contact Points) محل اتصال دندانهای مجاور در نمای پروگزیمال در محل حداکثر تحدیشان می­باشد.

    وظایف نقطه­های تماس عبارتند از:

                جلوگیری از گیر غذایی ۲) ثبات قوس فکی ۳) حفظ اثربین دندانی از آسیب­ های حین جویدن.

    امبراژور (Embrasures): فضاهای مثلثی فرضی هستند که از کنار هم قرار گرفتن دو دندان مجاور بوجود می­آیند.

    از نمای باکال امپراژورها عبارتند از:

     امبراژور الکوزال: مثلث بالای نقطه تماس

     امبراژور جینجیوال: مثلث زیر نقطه تماس که بوسیله لثه بین دندانی پرشده.

    از نمای الکوزال امبراژورها عبارتند از: ۱- امبراژور باکال: فضای مثلثی در سمت باکال نقطه تماس ۲- امبراژور لینگوال: فضای مثلثی در سمت لینگوال نقطه تماس.

    فوسا (Fossa): به معنای حفره بوده و به عمیق­ترین قسمت آن پیت Pit می­گویند.

    سالکوس (Sulcus): به معنای شیار بوده که به عمیق­ترین قسمت آن (Groove گروو) می­گویند.

    سیستم­های دندانی (Dentition): در طول زندگی، آدمی دارای دو سری دندان می­باشد.

    سیستم دندانی، مجموعه­ای از دندانهای طبیعی در قوس دندانی است. از نظر زمان­بندی سه سیستم دندانی را در طول عمر تجربه می­کنیم که عبارتند از:

    اولیه یا شیری (Primery)

    مختلط (Mixed)

    دائمی (Permanent)

    سیستم دندانی اولیه: همان سیستم دندانی شیری است. این دوره از ۶ ماهگی تا ۶ سالگی می­باشد. و در این زمان تنها دندان­های شیری در دهان حضور دارند. تعداد دندانهای شیری در ۲۰ عدد بوده و در حدود ۲ سالگی یا کمی بعد از آن کامل می­شوند. ریشه دندانهای شیری به مرور تحلیل رفته و دندان شیری می­افتد و این زمان تقریباً مصادف است با رویش دندان دائمی زیرین.

    سیستم دندانی دائمی: هنگامی که آخرین دندان شیری می­افتد سیستم دندانی اولیه تبدیل به سیستم دندانی دانمی می­شود.

    سیستم دندانی مختلط: از هنگامی که اولیه دندان شیری می­افتد تا هنگامی که آخرین دندان شیری می­افتد سیستم دندانی مختلط است (بین ۱۲-۶ سالگی).

    سیستم­های نام­گذاری دندانها

    جهت نامگذاری دندانها ۳ سیستم پذیرفته شده به شرح زیر بکار می­رود:

    ۱- سیستم ملی یا یونیورسال:

    در این سیستم دندانها را از عدد ۱ تا ۳۲ شماره­گذاری می­نمایند.

    دندان شماره ۱ مولر سوم راست فک بالا، دندان شماره ۱۶ مولر سوم چپ بالا، دندان شماره ۱۷ مولر سوم چپ پایین و دندان ۳۲ مولر سوم راست پایین است.

    برای نامگذاری دندان­های شیری در این سیستم از حروف انگلیسی بزرگ استفاده می­کنند که از حرف A شروع شده و به حرف T ختم می­گردد.

    ۲- سیستم استاندارد بین المللی (ISO/FDI):

    در این سیستم برای نامگذاری دندان به هر دندان ۲ عدد اختصاص می­یابد. عدد اول سمت چپ نمایانگر کوادرانت مربوطه و عدد دوم سمت راست شماره دندان مربوطه می­باشد.

    در این سیستم کوادرانت ۱ راست بالا، کوادرانت ۲ چپ بالا کوادرانت ۳ چپ پایین و کوادرانت ۴ راست پایین است. شمارش دندانها از میدلاین به سمت خلف می­باشد.

    برای نامگذاری دندانهای شیری شماره کوادرانت­ها بدین شرح است:

    عدد ۵ راست بالا/ عدد ۶ چپ بالا/ عدد ۷ چپ پایین/ عدد ۸ راست پایین.

    ۳- سیستم پالمر (Palmar):

    کوادرانت مربوطه را توسط دو خط عمود بر هم براکت نشان داده و شماره مورد نظر را داخل آن می­نویسیم. دندانها از میدلاین به سمت خلف شمرده می­شوند. دندان شماره ۱ سانترال و شماره ۸ دندان عقل می­باشد. جهت شمارش دندان­های شیری از حروف بزرگ انگلیسی درون براکت استفاده می­شود. A برای سانترال شیری و E برای مولر دوم شیری است.


  • تهیه و تنظیم توسط دندانسازی نمونه
    تماس : 09131684245
    انتشار مطلب در :